یادم می آید
مادری که دستش شکسته بود،
اما گندم آسیاب می کرد؛
تا نان بپزد
برای بچه هایش
و مادری که دستش شکسته بود
اما شانه می کرد موهای ِ دخترش را
که می دانست
چه زود سفید می شود
در داغ ِ برادرش..
و مادری را که دستش شکسته بود
ولی پیراهن می دوخت برای پسرش
که می دانست بی کفن می شود..
مادر یعنی ما و در
....
ما چله نشین شب یلدای ظهوریم
ما منتظر نوبت برپایی نوریم
ما محو جمال پسر فاطمه هستیم
شب زنده نگهدار به یلدای حضوریم
"برای ظهورش دعا کنیم"
با سلام
با مطلبی با عنوان :
طنز :اصطلاحات را بهتر یاد بگیریم ! (2) بروز هستم.
http://farhangeparvaz.blog.ir/1392/11/03/estelahat123123222222
یاعلی(ع)
فرهنگ پرواز
بسیار متن زیبایی بود لذت بردم
دو قست از این متن رو بیشتر خوشم اومد:
زهرا همه چیزش علی ست
و
تو بخوان من گریه میکنم
مانا باشید